گفت:
وقتي كفشهايت تنگ باشند وسعت دنيا براي ما فايدهاي ندارد. حرفي نيست براي گفتن
شايد بايد ميگفتم:
از مرگ نترسيد. از اين بترسيد كه وقتي زندهايد چيزي درون شما بميرد
پ.ن:
——–
سفري در پيش است. اگر عمري باقي باشد، بعد از سفر «ادامه داستان» را خواهم نوشت. عذرخواهي بنده را به خاطر تأخير در نوشتن به دليل مشكلات پيش آمده پذيرا باشيد و سپاسگزار به خاطر صبر و حوصلهتان